به گزارش مشرق به نقل از ایسنا، نوام چامسکی، اندیشمند برجسته آمریکایی در گفتگو با روزنامه هافینگتن پست درباره ایران، سوریه و قدرت امپریالیستی آمریکا به بحث نشست.
وی در ارتباط با بحران سوریه و مداخله روسیه و آمریکا در امور این کشور گفت: به طور قطع آمریکا و روسیه منافع متفاوتی در این کشور دارند و بروز مناقشه در این راستا عادی است. با این حال همچنان آمریکا به اعمال نفوذ بر رویدادهای بینالمللی میپردازد تا وضعیت خود را در جامعه بینالمللی تثبیت شدهتر کند. این در حالیست که سیاست خارجه آمریکا اکنون دیگر نشان از یک قدرت جهانی ندارد.
چامسکی میگوید: از اواخر دهه 40 بدین سو قدرت جهانی دچار چندگانگی شده است. در سال 1949 چین استقلال یافت و این مساله ضربهای جدی به سیستم امپریالیستی آمریکا بود؛ سیستمی که بر پایه این عقیده بنا شده که میتوان با کنترل چین، آسیا را کنترل کرد. از آن زمان به بعد آمریکای لاتین نیز از کنترل آمریکا خارج شد.
چامسکی بیآنکه به جزئیات بیشتر بپردازد میگوید: در آمریکا سیاستها توسط یک گروه نخبه تعیین میشود اما این سیاستها به قدرت آمریکا به شدت آسیب وارد کرده است. این استاد دانشگاه که به مدت 58 سال تدریس کرده، انتقادهای بسیاری را نسبت به مشروعیت قدرت آمریکا مطرح میسازد. او بارها و بارها تنها فردی بوده که واقعیت سیاسی آمریکا را مورد بررسی قرار داده است.
چامسکی میگوید: خشکسالی بسیار بزرگی در سوریه وجود داشت که جامعه کشاورزی این کشور را با مشکل مواجه ساخت و بنابراین مردم مجبور شدند برای ادامه زندگی خود به شهرها بیایند. بینظمی اجتماعی جدی در سوریه وجود داشت و بنابراین بخشی از بحرانی که در سوریه به وجود آمده به عواقب گرم شده کره زمین مربوط میشود. در یک مقطع زمانی نیز این کشور پذیرای میلیونها پناهنده عراقی بود.
وی افزود: پس از آغاز نشانههایی از بهار عربی در بخشهایی از این کشور، بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه از در خشونت وارد شد که این امر کشورش را به مناقشه نظامی کشاند. دمشق از سوی روسیه و ایران حمایت میشد و گروههای شورشی که برخی شبه نظامیان محلی و برخی سکولار دموکرات بودند، از قطر و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) حمایت تسلیحاتی میشدند.
این اندیشمند برجسته آمریکایی میگوید: اگر چه دمشق تحت کنترل اسد است اما شورشیان سوری کنترل حومه پایتخت را تا حدودی در اختیار دارند. رویدادها در جهتی حرکت میکند که در آن خودکشی ملی توام با ارتکاب جنایتهای بسیاری از سوی هردو طرف قابل ملاحظه است. سوریه همچنان به سمتی حرکت میکند که در این کشور دو بخش متفاوت که یکی تحت کنترل اسد و دیگری تحت کنترل گروههای شورشی است به وجود میآید.
چامسکی میافزاید: این احتمال وجود دارد که مناطق کردنشین که تا حدودی خودمختار هستند بتوانند با توجه به وضعیت کنونی سوریه به خودمختاری کامل دست یافته و با مناطق کردستان شمال عراق در هم بیامیزند تا یک منطقه کردنشین دارای مرز به وجود بیاورند.
چامسکی در رابطه با اقدامات اخضرالابراهیمی، نماینده اتحادیه عرب و سازمان ملل متحد در سوریه میگوید: با توجه به شرایط کنونی هرگز مذاکرهای محقق نخواهد شد زیرا اسد برای خودکشی خود هرگز پشت میز مذاکره نمینشیند.
چامسکی در صحبتهای خود همچنان اوباما را بازیگر اصلی در جامعه بینالمللی در قبال سوریه میداند و میگوید قطعنامه سازمان ملل متحد مورد حمایت روسیه است اما مشخص کردن موضع دقیق آمریکا اندکی دشوار به نظر میرسد. ظاهرا آمریکا به دنبال کنارکشیدن در ماجرای سوریه است.
سیاستهایی که از سوی آمریکا در قبال سوریه اعمال میشوند عمدتا سیاستهای اوباما هستند.
وی میافزاید: در جهان عرب دیکتاتورها با ایران به شدت مخالف هستند و میخواهند که آمریکا اقدام کند. اما مردم کشورهای عربی عقیدهای غیر از این دارند. ملتهای عرب به ایران علاقمند نیستند اما این کشور را به عنوان تهدید در نظر نمیگیرند. این رویکرد اما در غرب وجود دارد، مردم کشورهای عربی، اسرائیل و آمریکا را تهدید میدانند، غربیها ایران را.
وی در ارتباط با بحران سوریه و مداخله روسیه و آمریکا در امور این کشور گفت: به طور قطع آمریکا و روسیه منافع متفاوتی در این کشور دارند و بروز مناقشه در این راستا عادی است. با این حال همچنان آمریکا به اعمال نفوذ بر رویدادهای بینالمللی میپردازد تا وضعیت خود را در جامعه بینالمللی تثبیت شدهتر کند. این در حالیست که سیاست خارجه آمریکا اکنون دیگر نشان از یک قدرت جهانی ندارد.
چامسکی میگوید: از اواخر دهه 40 بدین سو قدرت جهانی دچار چندگانگی شده است. در سال 1949 چین استقلال یافت و این مساله ضربهای جدی به سیستم امپریالیستی آمریکا بود؛ سیستمی که بر پایه این عقیده بنا شده که میتوان با کنترل چین، آسیا را کنترل کرد. از آن زمان به بعد آمریکای لاتین نیز از کنترل آمریکا خارج شد.
چامسکی بیآنکه به جزئیات بیشتر بپردازد میگوید: در آمریکا سیاستها توسط یک گروه نخبه تعیین میشود اما این سیاستها به قدرت آمریکا به شدت آسیب وارد کرده است. این استاد دانشگاه که به مدت 58 سال تدریس کرده، انتقادهای بسیاری را نسبت به مشروعیت قدرت آمریکا مطرح میسازد. او بارها و بارها تنها فردی بوده که واقعیت سیاسی آمریکا را مورد بررسی قرار داده است.
چامسکی میگوید: خشکسالی بسیار بزرگی در سوریه وجود داشت که جامعه کشاورزی این کشور را با مشکل مواجه ساخت و بنابراین مردم مجبور شدند برای ادامه زندگی خود به شهرها بیایند. بینظمی اجتماعی جدی در سوریه وجود داشت و بنابراین بخشی از بحرانی که در سوریه به وجود آمده به عواقب گرم شده کره زمین مربوط میشود. در یک مقطع زمانی نیز این کشور پذیرای میلیونها پناهنده عراقی بود.
وی افزود: پس از آغاز نشانههایی از بهار عربی در بخشهایی از این کشور، بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه از در خشونت وارد شد که این امر کشورش را به مناقشه نظامی کشاند. دمشق از سوی روسیه و ایران حمایت میشد و گروههای شورشی که برخی شبه نظامیان محلی و برخی سکولار دموکرات بودند، از قطر و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) حمایت تسلیحاتی میشدند.
این اندیشمند برجسته آمریکایی میگوید: اگر چه دمشق تحت کنترل اسد است اما شورشیان سوری کنترل حومه پایتخت را تا حدودی در اختیار دارند. رویدادها در جهتی حرکت میکند که در آن خودکشی ملی توام با ارتکاب جنایتهای بسیاری از سوی هردو طرف قابل ملاحظه است. سوریه همچنان به سمتی حرکت میکند که در این کشور دو بخش متفاوت که یکی تحت کنترل اسد و دیگری تحت کنترل گروههای شورشی است به وجود میآید.
چامسکی میافزاید: این احتمال وجود دارد که مناطق کردنشین که تا حدودی خودمختار هستند بتوانند با توجه به وضعیت کنونی سوریه به خودمختاری کامل دست یافته و با مناطق کردستان شمال عراق در هم بیامیزند تا یک منطقه کردنشین دارای مرز به وجود بیاورند.
چامسکی در رابطه با اقدامات اخضرالابراهیمی، نماینده اتحادیه عرب و سازمان ملل متحد در سوریه میگوید: با توجه به شرایط کنونی هرگز مذاکرهای محقق نخواهد شد زیرا اسد برای خودکشی خود هرگز پشت میز مذاکره نمینشیند.
چامسکی در صحبتهای خود همچنان اوباما را بازیگر اصلی در جامعه بینالمللی در قبال سوریه میداند و میگوید قطعنامه سازمان ملل متحد مورد حمایت روسیه است اما مشخص کردن موضع دقیق آمریکا اندکی دشوار به نظر میرسد. ظاهرا آمریکا به دنبال کنارکشیدن در ماجرای سوریه است.
سیاستهایی که از سوی آمریکا در قبال سوریه اعمال میشوند عمدتا سیاستهای اوباما هستند.
وی میافزاید: در جهان عرب دیکتاتورها با ایران به شدت مخالف هستند و میخواهند که آمریکا اقدام کند. اما مردم کشورهای عربی عقیدهای غیر از این دارند. ملتهای عرب به ایران علاقمند نیستند اما این کشور را به عنوان تهدید در نظر نمیگیرند. این رویکرد اما در غرب وجود دارد، مردم کشورهای عربی، اسرائیل و آمریکا را تهدید میدانند، غربیها ایران را.